دست نوشته ها
[ و او را از خیر پرسیدند فرمود : ] خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود ، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردبارىات بزرگمقدار ، و بر مردمان سرافرازى کنى به پرستش پروردگار . پس اگر کارى نیک کردى خدا را سپاس گویى و اگر گناه ورزیدى از او آمرزش جویى ، و در دنیا خیرى نبود جز دو کس را : یکى آن که گناهانى ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید ، و دیگرى آن که در کارهاى نیکو شتابید . [نهج البلاغه]
مدیریت| ایمیل من
پایین
پنج شنبه 87/6/28 ساعت 12:56 عصر
ملاقات
قسم به عشقمون قسم همش برات دلواپسم قرار نبود اینجوری شه یهو بشی همه کسم راستی چی شد ، چه جوری شد اینجوری عاشقت شدم شاید میگم تقصیر توست تا کم شه از جرم خودم به ملاقات آمدم ببین که دل سپرده داری چگونه عمری از احساس عشق شدی فراری نگاهم کن دلم را عاشقانه هدیه کردم تو دریا باش و من جویبار عشقو در تو جاری من از پروانه بودن ها من از دیوانه بودن ها من از بازی یک شعله? سوزنده که آتش زده بر دامان پروانه نمی ترسم من از هیچ بودن ها از عشق نداشتن ها از بی کسی و خلوت انسانها می ترسم راستی چی شد ، چه جوری شد اینجوری عاشقت شدم شاید میگم تقصیر توست تا کم شه از جرم خودم من از عمق رفاقت ها من از لطف صداقت ها من از بازی نور در سینه? بی قلب ظلمت ها نمی ترسم من از حرف جدایی ها مرگ آشنایی ها من از میلاد تلخ بی وفایی ها می ترسم راستی چی شد ، چه جوری شد اینجوری عاشقت شدم شاید میگم تقصیر توست تا کم شه از جرم خودم اطلاعات: » شاعر : ژاکلین » آهنگ ساز : ژاکلین » تنظیم : کاظم عالمی » خواننده : معین » آلبوم : طلوع » آهنگ : ملاقات
تقدیم به: عزیزی که تنها بودنش برایم بس.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بالا
[ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]
بازدید
6774
بازدید امروز
1
بازدید دیروز
6
RSS
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
اوقات شرعی
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک